SiteMap Print Send
   MBA در زندان


آقای واسکز که اسپانیولی را به راحتی صحبت می کند می گوید " ایده من تعمیر و نگهداری کامپیوتر برای کسانی است که نمی توانند انگلیسی صحبت کنند. من لیست کاملی از مشتری ها را تهیه کرده ام و امیدوارم که در مدت شش ماه کار تمام وقت طرحم را عملیاتی کنم.

اما آقای واسکز یک کارآفرین معمولی آن طور که شما فکر می کنید نیست. او تقریبا نیمی از عمرش را در زندان سپری کرده است، 12 سال به خاطر اقدام به قتل و اخیرا 2 سال به خاطر سرقت.

وقتی او برای دومین بار به زندان افتاد سعی کرد خودش را تغییر دهد. پس از اینکه گواهینامه مهارت در تعمیر و نگهداری کامپیوتر را گرفت در برنامه کارآفرینی زندان۱(Pep) ثبت نام کرد. این برنامه یک دوره چهارماهه است که توسط مدیران داوطلب و دانشجویان مدیریت بیزنس تدریس می شود و به زندانیان آموزش داده می شود که چگونه یک کسب و کار راه اندازی کرده و توسعه دهند.

برنامه یک دوره (Mini-mba) شامل بحث و سمینار در مورد امور مالی و حسابداری و

چگونگی نوشتن، سخنرانی در مجامع عمومی و تکنیک های مصاحبه است که زندگی شخصی و حرفه ای صدها زندانی را تغییر داده است و آنها را برای ورود مجدد به جامعه آماده کرده است.

" من افرادی را ملاقات کردم که هرگز در طول زندگیم ملاقات نکرده بودم، مدیران میلیونر و دانشجویان mba از سراسر کشور که دانشجویانی از هاروارد و MIT را نیز شامل می شدند.

آقای واسکز اضافه می کند: آنها عزت نفسم را به من برگرداندند" من تقریبا از زندگی

دست کشیده بودم اما Pep به من آموخت که زندگی تمام نشده است."

تا به امروز بیش از 300 زندانی از این دوره های ابتکاری فارغ التحصیل شده اند.

اکثریت قریب به اتفاق آنها - 98 درصد- شغل ثابتی یافته اند و حدود 40 نفر بیزنس شخصی خود را راه اندازی کرده اند. تنها تعداد بسیار محدودی از فارغ التحصیلان این دوره ها دوباره مرتکب جرم شده اند.

کاترین روهر که در سال 2004 این برنامه را تاسیس کرد و اکنون مدیر اجرایی برنامه است، می گوید: زندان برای بزهکاران مانند یک دانشگاه است. ما یک جایگزین را برای آنها ایجاد کرده ایم تا پس از آزادی، دیگر به کار فروش مواد مخدر و باندهای تبهکاری بر نگردند.

رهبران گروههای تبهکاری افرا د با نفوذی هستند، اگر ما با آنها برخورد کنیم با اقوام،

همسایگان و زیردستان آنها برخورد کرده ایم، بنابراین کل جامعه از این کار سود می برد.

بنا به گفته خانم روهر ورود به این برنامه رقابتی است. او زندانیانی را انتخاب می کند که " در کارهای تبهکاری موفق بوده اند. کسانی که باندهای تبهکاری را رهبری می کرده اند و یا اینکه در فروش مواد مخدر موفق بوده اند. اینها افرادی هستند که مسائل مربوط به فروش، بازاریابی و سود را به خوبی می دانند خانم روهر اضافه می کند " این افراد نحوه اجرا را می دانند، چیزی که آنها نمی دانند مدیریت ریسک است زیرا آنها شکست خورده هستند.

جان جکسون مدیر ارشد شرکت Price Gregory - شرکت سازنده خط لوله هیوستون - که

در هیئت ناظر برنامه فعالیت می کند، می گوید: مهارتهای کارآفرینی فراوانی درزندان

وجود دارد که اگر به درستی هدایت شوند، با کمی کمک و راهنمایی، این افراد می توانند در جهت اجرای این مهارتها حرکت کنندخانم روهر ایده اجرای این برنامه را زمانی که در یک شرکت خصوصی در نیویورک کار می کرد در ذهن داشت. یک همکار او را به بازدید از یک زندان در تگزاس دعوت کرد من بدترین فکرها را می کردم. فکر می کردم می خواهم به بازدید از یک باغ وحش بروم تا تعدادی حیوان زندانی شده را ببینم خانم روهر اضافه می کند " اما به جای آن موجودات انسانی را دیدم، افرادی را دیدم که توبه کرده اند، افرادی که تغییر کرده اند. واقعا شرمنده شدم.

او از تعدادی از مدیران دعوت کرد تا در ماههای بعد میزبان یک دوره مقدماتی بیزنس در

زندان باشندمن فکر می کردم اگر ما بتوانیم به این افراد راههای بیزنس را آموزش دهیم، آنها به کارهای مجاز و قانونی روی می آورند. خانم روهر که مدرک mba خود را از مدرسه بیزنس Hass دانشگاه کالیفرنیا گرفته است، اضافه می کند: این بود که تصمیم گرفتم رقابت طرح های تجاری برتر را در زندان شروع کنم.

او و شوهرش آپارتمان خود در نیویورک را فروختند و به تگزاس آمدند تا برنامه خود را اجرا کنند. خانم روهر شروع به ثبت نام مدیران محلی برای تدریس در این برنامه نمود.

بعضی افراد از جمله مایک هامفریز، قائم مقام شرکت سرمایه گذاری tangle wood در ابتدا با این طرح موافق نبودند. اما وی هنگامی که پروژه را در عمل دید مجذوب آن شد روحیه اصلاح پذیری بین زندانیان کاملا آشکار است" آقای هامفریز ادامه می دهد: این مردان افرادی هستند که متعهد شده اند زندگی خود را تغییر دهند و حاضرند همه چیز را بدهند تا روی پای خود بایستند.

در پایان برنامه زندانیان یک طرح تجاری را ایجاد کرده و بودجه بندی و آنالیز مالی یک ساله آن را تهیه می کنند و سپس به صورت شفاهی برای هیئت داوری ارائه می کنند. برخی از طرح های تجاری ارائه شده عبارت است از: هرس درختان، خیابان بندی کردن، چاپ بر روی تی شرت، ساخت کفش و... خانم روهر از دانشجویان ممتاز mba دعوت می کند تا به عنوان مشاور در این طرح ها همکاری کنند. این مشاوره ها هم در زمینه فکری و هم زمینه ساختاری طرح است و باعث می شود طرح های تجاری زندانیان واقع گرایانه و عملی باشد.

امروز برنامه، دانشجویان مدارس بیزنس معتبری همچون استانفورد، رایس و مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا را نیز به عنوان مدرس در اختیار دارد.

کاتارینا لاورز دانشجوی سال دوم مدرسه مدیریت Sloan دانشگاه MIT در اجرای یک طرح تجاری به یکی از زندانیان مشاوره می دهد. چون زندانیان به اینترنت دسترسی ندارند او تحقیقات بازار و اطلاعاتی در زمینه قیمتها را برای او تامین می کند. او می گوید" دوست داشتم به کسانی کمک کنم که دیگران آنها را ترک کرده اند"

استفن نلسون یکی از دانشجویان Pep که به خاطر دزدی پنج سال زندان را تحمل کرده است امیدوار است بتواند یک تعمیرگاه خودرو تاسیس کند. او با دانشجویان mba دانشگاه A&M تگزاس کار کرده است. او می گوید" آنها بازخوردها و بسته های تحقیقی خوبی که شامل اطلاعاتی در زمینه بازار و رقباست را در اختیار ما قرار می دهند.

قسمت اعظم بودجه Pep از طرف افراد و بنیادهای خیریه تامین می شود اما شرکتها نیز مبالغی را به عنوان هدیه در اختیار برنامه قرار می دهند. بودجه سال گذشته برنامه 1.7 میلیون دلار بوده است یعنی 680000 دلار بیش از سال 2006 . بودجه امسال برنامه 3.1 میلیون دلار است.

برنامه در دارالتادیب کلیولند در خارج از هیوستون اجرا می شود و از بیش از 65 زندان

تگزاس دانشجو می گیرد. Pep فقط از زندانیان مرد عضو می گیرد ، عمدتا به این خاطر که بیش از 90 درصد زندانیان را مردان تشکیل می دهند.

هنگامی که زندانیان آزاد شدند می توانند کلاسها را با راهنمایی مدیران و یا اساتید دانشگاه ادامه دهند تا بتوانند بیزنس خود را شروع کنند. پس از اتمام دروس زندانیان می توانند برای تامین مالی طرحهای کوچک از شبکه سرمایه گذاران خیّر برنامه کمک بگیرند.

آقای نلسون عقیده دارد که حضور در این برنامه یکی از غرورآمیزترین لحظات زندگیش

بوده است "خانواده من به بخش آمدند در حالیکه ما کلاه و لباس فارغ التحصیلی پوشیده بودیم. وی ادامه می دهد: پیش از این من در زندگی هیچ کاری را تمام نکرده بودم. برنامه به من امید داد. به من آموخت که بعضی ها را دوست داشته باشم. برخی چیزها در من تغییر کرد.

 

 

  عنوان نظر :
  نام و نام خانوادگی :
آدرس ایمیل :
  نظر شما :
  کد امنیتی :
 
© کلیه حقوق این وب سایت محفوظ و متعلق به ایمان جمشیدی می باشد.